ظهور علائم و اشاره به آنها دل مشتاقان حضرت را به دیدن ایشان امیدوار و لرزه بر پشت دشمنان و منکران حضرت می اندازد. علائم ظهور که در کتب حدیث شیعه به تفصیل از آن سخن رفته و همواره محور بحث ائمه بوده نمی تواند مانعی بر سر راه عمل به وظایف باشد. علائم ظهور و بحث در باره آنها و متابعت آنها به مثابه پرچمها و نشانه هایی است که رهروان و مشتاقان حضرت را به سوی نور راهنمایی و هدایت می کند. اگر غیر از این بود هرگز احادیث و بشارت توسط امامان داده نمیشد.
 
مهدویت و انتظار یک دانشگاه بزرگ است. مهدویت و انتظار آرمانهای ناب و ارزشمندی را چراغ زندگی بشر قرار داده است. فلسفه قیام اباعبدالله، صلح امام حسن، قیام تاریخی ملت ایران همه و همه بر مبنای فلسفه انتظار شکل گرفته است. این مسائل است که باید برای مردم تبیین شود تا ارزش واقعی انتظار و مهدویت برای همه جوامع تبیین شود بسیاری از جنایات دنیای امروز ریشه درعقاید یهود و صهیونیسم جهانی دارد 
 
 امروزه بحث‌های مربوط به مهدویت و بررسی نشانه‌های ظهور، علاقه‌مندان بسیاری را به خود جلب کرده است. سؤالات بسیاری در این رابطه ذهن مردم را به خود مشغول ساخته است. امروز کشور ما به واسطه علاقه وافر مردم ایران به حضرت صاحب الامر(عج) کشور امام زمان (عج) لقب گرفته است. به واسطه غفلت مسلمانان و به خصوص دولتهای عرب و نفوذ صهیونیست جهانی در میان مسلمانان امروز تنها ایران است که داعیه مهدویت و اسلام ناب را سر می‌دهد
 
 
 ذکر احادیث و متابعت علائم و آگاهی از آنهاو بحث در مورد آن منافاتی با انتظار و مفهوم انتظار و وظایف ما در این دوره ندارد و بالعکس موجب تقویت ایمان و یاد آوری و تلنگری برای دلهای زنده است. حتی تعطیل کردن این مباحث و پرهیز از آنها موجب غفلت از انتظار و فراموش کردن نور امامت است. وقتی احادیثی در خصوص دجال و خطر آن ذکر می شود آیا منطقی است که به ظهور بی اعتقاد شویم و یا منطقی آن است که مراقب اعمال و رفتار و جهت حرکت خود باشیم؟
 
 اگر در جاده ای حرکت می کنید و هیچ علائم هشدار دهنده وجود نداشته باشد آیا در جاده گم نخواهید شد؟ پاسخ را به شما واگذار می کنیم . وجود علائم ظهور و یا اشاره به آنها دلیل تعیین زمان ظهور نیست . وقت ظهور را کسی جز خدا نمی داند اما دنبال کردن علائم نیز جزئی از انتظار و برای تنبه و آگاهی است و این که فراموش نکنیم روزی آقا می آید و لذا منافاتی با ادای وظایف در زمان ظهور ندارد.
 
بر این اساس دانشگاه مجازی انتظار طرح جستجوگر علائم و نشانه های ظهور را ارائه نموده است و منتظر پیشنهادات و نظرات سازنده منتظران حضرت ولی عصر (عج ) خواهد بود
 
* از هنگامی که پیامبر عظیم الشان ما مساله ی ظهور منجی آخرالزمان را مطرح کردند , ذهن مسلمانان همواره  با مساله ی ظهور منجی عجین بوده است. این امر به حدی در ذهن مسلمین تثبیت گشته بود که بارها قیام هایی از جانب مدعیان دروغین واقع شد. این مدعیان حتی در احادیث نیز دخل و تصرف کرده و تضادهایی را که بین سخنان آنان و احادیث پیامبر وجود داشت نیز به نحوی توجیه می کردند.تعدادی از این قیام ها حتی قبل از تولد حضرت مهدی (ع) به وقوع پیوستند که  از آن جمله می توانیم به قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن مجتبی(ع) اشاره کرد که حتی در بین پیروان  خود ملقب به نفس زکیه بوده و بعد از مدتی ادعای مهدویت نمود.از دیگر افراد  مهدی عباسی از خلفای بنی عباس است که داعیه ی مهدویت نمود و حتی در تایید او احادیث جعلی از پیامبر اکرم (ص) ارایه شدند که در آن ها پیامبر نسب مهدی موعود را از عموی خود عباس می دانند!!!
 
فضاحت این کار تا بدان حد بالا بود که سیوطی عالم مشهور اهل سنت نیز به صراحت آن ها را جعلی دانسته است.به جز مساله ی ظهور , نشانه های ظهور نیز در طول تاریخ بارها آلت دست اهداف سیاسی  گروه های قدرت طلب واقع شده اند که از آن جمله می توان به قیام ابومسلم خراسانی از خراسان با پرچم های سیاه اشاره کرد که نهایتاً این حیله در جهت خدمت به بنی عباس به کار گرفته شد و سرانجام آن سقوط بنی امیه و حکومت بنی عباس بود. گهگاه سو استفاده از نشانه ها تا بدان جا پیش می رفت که حتی نشانه های منفی مانند خروج سفیانی نیز مورد توجه واقع می شد . چنانکه یکی از حکام اموی به نام عثمان با ادعای این که سفیانی است از عراق قیام نموده و از دیدگاه جبرگرای مسلمانان آن زمان سواستفاده کرده و با این عنوان که وی مقدمه ساز ظهور است و دیگران چاره ای جز تحمل وی به عنوان مقدمه ساز ظهور ندارند در عراق به تاخت وتاز پرداخته است.
 
در قرون اخیر نیز وقایع مشابه مانند ادعای صفویان مبنی بر اینکه سید خراسانی ممکن است از بین آن ها برخیزد و یا مهمتر از آن ادعای بابیت و بهاییت در قرن گذشته , نشان از تاثیر گذاری فرهنگ مهدوی بر تحرکات سیاسی دارد. موارد مذکور و موارد مشابه در طول تاریخ بارها به وقوع پیوسته اند و مسلمانان (به خصوص شیعیان) با کوچکترین شباهتی که بین مدعیان و احادیث می یافتند , در بسیاری از مواقع فریب می خوردند و از آن جا که در اکثر مواقع تحت ظلم  می زیستند , به امید آینده ی درخشانی که در قرآن وعده داده شده بود این مدعیان را همراهی کرده که یا کشته می شدند یا بعد از پیروزی باکشف این که مدعی , مهدی موعود نبوده است دچار سرخوردگی و یاس می شده اند. این مسایل باعث شد که در قرن اخیر برخورد مذهبیون با مساله ی ظهور به ۳ شکل باشد:
 
1- عده ای کماکان همانند گذشتگان هر واقعه ی مشابه با روایات را به عنوان نشانه ی ظهور می پذیرفتند و آن بخش از روایات را که با وقایع زمان آن ها تناسب نداشت , به نحوی توجیه می کردند , که نهایتاْ با عدم ظهور امام , یاس و سرخوردگی و سست شدن اعتقاد آنان به مهدویت گریبان آن ها را می گرفته  است
 
2- عده ای نیز با نگاه به گذشتگان و مشاهده ی اشتباه آنان در همراهی با مدعیان , از مطالعه ی نشانه های ظهور سرباز زدند و  پرداختن به نشانه ها را گمراه کننده دانستند و این طور پنداشتند که همیشه تشخیص نشانه های ظهور با اشتباه همراه است. آنان در تایید دیدگاه خود این حدیث معصومین (ع) را که (( تعیین کنندگان زمان ظهور دروغگویند )) را ارایه کردند و اظهار داشتند که اصولاً نباید به نشانه های ظهور پرداخت , زیرا امامان ما را از تعیین وقت ظهور نهی کرده اند.  
 
3- گروه سوم نیز به شکلی منطقی با نشانه های ظهور برخورد کردند و به دقت نشانه ها را زیر نظر قراردادند و هر جا تناقضی یافتند  آن را توجیه نکردند.برای مثال اینان ابومسلم سیاهپوش و سیاه پرچم را سید خراسانی ندانستند و گمراه نشدند, زیرا خصوصیات ابومسلم با اکثر نشانه های سید خراسانی مطابقت نداشته است. همچنین افراد همین گروه در زمان ساخته شدن پل کرخ بر روی رود دجله در بغداد , این پل را یک نشانه ی محقق شده ی ظهور دانستند , اما اصرار نداشتند که حتماْ ظهور نزدیک است , زیرا بقیه ی نشانه های آخرالزمان را محقق شده ندانستند. بدین ترتیب این افراد از گمراهی پرهیز کردند و با مشاهده ی نشانه ها گوش به زنگ شدند و خود را بیشتر آماده کردند, اما از هر گونه حرکت اضافی پرهیختند و انتظار امام زمان(عج) را به نحوی منطقی به جای آوردند.

در زمان ما نیز افراد معتقد به مهدویت در ۳ گرو ه مذکور جای می گیرند.

بجز گروه سوم که به شکلی دقیق و منطقی با نشانه ها برخورد کرده اند و از افراط و تفریط دوری گزیده اند , به نظر می رسد که دیدگاه هر دو گروه اول و دوم با چالشهایی رو به روست.

1- گروه اول  همان طور که ذکر شد با مشاهده ی هر پدیده ای که شباهتی با نشانه های ظهور داشت جنجال به پا کرده و منتظران را در ابتدا امیدوار می کردند , اما در ادامه و با عدم ظهور امام , منتظران از ظهور امام ناامید شده و دیگر به نشانه ها نیزاعتماد چندانی نشان نمی دادند. چنین افرادی در زمان ما نیز وجود دارند و کماکان به توجیه اکثر حوادث می پردازند و نهایتاً دچار مشکل می گردند.

2- در مورد گروه دوم نیز ایراداتی وارد می شود.این افراد گرچه نا امید نمی شوند , اما دیدگاه آنان نیز صحیح به نظر نمی رسد, زیرا عدم توجه به نشانه های ظهور در زمانی که ظهور بسیار نزدیک است ممکن است باعث شود که شیعیان نتوانند به سرعت خود را آماده کنند.گرچه  این مطلب صحیح است که شیعیان باید همیشه برای ظهور آماده باشند , اما در زمان های بسیار نزدیک به ظهور آمادگی های ویژه ای مورد نیاز است که این آمادگی با دقت و توجه در نشانه ها ی متعدد حاصل می گردد.
 
 از سوی دیگر امامان ما در ضمن احادیث خود توصیه هایی را برای ایام نزدیک به ظهور انجام داده اند و شیعیان را به انجام آن ها فرا خوانده اند. برای مثال در مورد نبرد قرقیسیا که چند ماه قبل از ظهور انجام می شود , شیعیان از هر گونه دخالت در این نبرد عظیم نهی شده اند , زیرا این نبرد جنگ میان ظالمین با یکدیگر است و در واقع این جنگی است که در طی کفار و مشرکین همدیگر را از بین می برند.یا در احادیث دیگری از شیعیان خواسته شده که از پرچم یمانی حمایت کنند و این در حالی است که یمانی قبل از ظهور امام خروج می کند و در زمان خروج او هنوز امام ظهور نکرده اند , در این حالت اگر شیعیان نشانه ها را نشناسند نمی دانند که باید از چه کسی حمایت کنند.
 
بنابراین همان گونه که ملا حظه فرمودید شناخت نشانه های ظهور حیاتی به نظر می رسد.سو ء برداشتی که افراد گروه دوم دارند , ناشی از مشکلاتی است که برای افراد گروه اول پدید آمده است , و افراد گروه دوم برای احتراز از اشتباه گروه اول, خود دچار اشتباه شده اند. در ضمن , حدیث امامان در مورد عدم تعیین وقت ظهور به معنای عدم تعیین وقت دقیق آن بوده است , و گرنه معصومین (ع) که از هر گونه گناه و اشتباه و عبث کاری مبرا هستند , خودشان بیش از 2000 نشانه برای ظهور فرمودند. یقیناً این نشانه ها برای آگاهی شیعیان و باقی مسلمانان گفته شده است. اگر امامان پرداختن به نشانه ها را نادرست می دانستند , از همان ابتدا آن ها را بیان نمی کردند. البته در این باب ممکن است بحث هایی مطرح شود که انشاالله در رابطه با آن ها در مطالب بعدی صحبت خواهیم کرد.

3- در این میان گروه سوم که نه مانند گروه اول به هر واقعه ای به دید نشانه ی ظهور نگاه کردند و نه مانند   گروه دوم به کلی از دقت در نشانه ها سرباز زدند , موفق تر به نظر می رسند. این افراد از وعده های نابجا به خود و دیگران پرهیز کرده و ناامید نمی شوند.از سوی دیگر اینان نشانه ها را با مو شکافی مطالعه کرده تا در روزهای سخت آخرالزمان به مشکل برخورد نکنند و با آمادگی کامل در رکاب مولای خود قرار گیرند.
 
*خادم الامام
 
برای مراجعه به جستجوگر تخصصی نشانه های ظهور لینک زیر را کلیک کنید