با شدت گرفتن رقابت‌های انتخاباتی کاندیداهای دهمین دوره ریاست جمهوری، جلسات پرسش و پاسخ و مناظره‌های حزبی و دانشجویی نمایندگان و طرفداران کاندیداها افزایش چشم‌گیری داشته است.با بررسی مطالب مطرح شده در این جلسات و پرسش‌ها و انتقادات حامیان کاندیداها، به خصوص هواداران میرحسین موسوی به دولت نهم و شخص دکتر احمدی‌نژاد، درمی‌یابیم که این انتقادات و متأسفانه بعضاً این تخریب‌ها حول و حوش چند موضوع سطحی، محدود بوده و حرف جدید و تازه‌ای برای ارائه توسط منتقدین وجود ندارد.

 یکی از موضوعاتی که به شدت و حرارت هرچه تمام بر روی آن تأکید نموده و مانور می‌دهند، موضوع مدرک علی کردان و جعلی بودن آن است.قبل‌از هر چیز باید به این نکته اشاره کنم که از نظر نگارنده، ارائه هرگونه مدرک جعلی و غیر معتبر، توسط مدیران تمام رده‌های اجرایی کشور، از رئیس جمهور تا کارمندان جزء ادارات دولتی شهرها و شهرستان‌ها غیر قابل قبول، مضموم و مردود است، چه رسد به این که لازم باشد آن را توجیه نموده و یا از آن چشم‌پوشی کرد که شخص آقای کردان نیز از این قاعده مستثنی نیست.اما نکته‌ای که سبب نگارش این سطور شد، مانور تبلیغاتی شدید و بعضاً مخرب برخی کاندیداها و هوادارانشان بر روی موضوع مدرک جعلی علی کردان و تخریب تمامی مدیران، دست‌اندرکاران و رئیس دولت نهم به بی‌سوادی و ناکارآمدی می‌باشد.
 
در پاسخی کوتاه و اجمالی به این موضوع باید عرض کنم، همان‌گونه که مجلس اصوگرا به آقای علی کردان به عنوان وزیر کشور رأی اعتماد داد و او را تأیید کرد، همان مجلس اصول گرا، پس از مشخص شدن عدم صحت مدرک وی، او را استیضاح و کنار گذاشت و دیدیم که گرایشات سیاسی و هم‌سویی‌های حزبی و فکری، مانع این اقدام نشد و به نوعی مجلس اصول‌گرا، برخلاف برخی از نمایندگان مجالس گذشته! عدل و انصاف را بر روابط جناحی ترجیح داد.اما سوالات مهمی در این رابطه مطرح است که منتقدین مذکور، تاکنون هیچ گونه پاسخی به آن نداده‌اند:کردانیسم از کجا شروع شد؟چه کسانی بنیان‌گذار مدرک‌سازی و استفاده ابزاری از آن بوده‌اند؟
 
آنهایی که امروز در رابطه با موضوع مدرک کردان، تمام دولت نهم را به چالش می‌کشند و زمین و زمان را به هم می‌دوزند، در اعتراض و سینه چاکی، برای کردان‌های دولت‌های سازندگی و اصلاحات کجا بودند؟پاسخ به این سوالات بسیار ساده است، فقط کافیست به حافظه تاریخی خود و آن‌چه گذشته است رجوع کنیم تا جواب این سوالات را دریابیم.
 
 
آغازگر کردانیسم کیست؟
سال‌هایی نچندان دور، قبل‌از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از دانشجویان فلسفه دانشگاه اصفهان به آلمان و شهر هامبورگ، پیش استاد دکتر شهید بهشتی رفت.پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و با نام آقای دکتر! سرپرست مؤسسه کیهان شد و در ادامه فعالیت‌های مدیریتی خود، با عنوان و امضای دکتر سید محمد خاتمی! در بخش‌های مختلف فرهنگی و اجرائی کشور مانند: کتابخانه ملی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (در دوران نخست وزیری میر حسین موسوی و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی) و در نهایت، رئیس جمهور دولت‌های هفتم و هشتم فعالیت نمود! (رجوع به بایگانی نامه‌های امضاء شده آن دوران، به خصوص دوران وزارت ارشاد ایشان و همچنین جستجوی ساده اینترنتی عبارت "دکتر سید محمد خاتمی" در سایت گوگل و بررسی نتایج این جستجو، همچنین رجوع به آرشیو روزنامه اطلاعات هم خالی از لطف نیست!)
 
ناگفته نماند بعدها توسط یکی از دانشگاه‌های خارج از کشور، مدرک دکترای افتخاری به ایشان اعطاء شد، ولی بر طبق قوانین وزارت آموزش عالی، مدرک دکترای افتخاری، جنبه معنوی داشته و ارائه و استفاده از مدرک و عنوان آن در جایگاه‌های شغلی و پست‌های مدیریتی در نهادهای کشور، ممنوع بوده و اعتباری ندارد.همچنین در کابینه و کادر اجرائی دولت‌های پنجم ، ششم، هفتم و هشتم، از این دست مدیران کم نبودند.
 
اگر دولت نهم یک علی کردان داشت، دولت‌های سازندگی و اصلاحات، قطاری از کردان‌ها و پیروان کردانیسم! را به حرکت در آورده بودند.آقایانی که مدارک فوق‌لیسانس و دکتری خود را از دانشگاه‌هایی تخیلی! مانند هاوایی دریافت و به نام دکتر و... مفتخر شده بودند!به برخی از این نام‌ها توجه کنید:
 
1. مرتضى حاجى، وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی و از اعضاء ارشد بنیاد باران، فوق لیسانس مدیریت آموزشى‏!
2. رضا ویسه، معاون وزیر صنایع دولت اصلاحات و مدیر عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در دولت خاتمی، دکتراى مدیریت!
‏3.محمد ملاکى، رئیس شرکت ملى گاز ایران ومعاون بیژن زنگنه در دوران وزارت نیرو و نفت دولتهای سازندگی و اصلاحات، فوق لیسانس مدیریت تکنولوژى‏!
4. سید حسن الحسینى، نماینده مجلس ششم و معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش دولت اصلاحات، دکتراى علوم سیاسى‏!
5. محمد رئیسى، نماینده مشارکتى مجلس ششم از شهر کرد، دکتراى حقوق خصوصى‏!
6. على اکبر طاهرى، مدیر عامل شرکت ساپکو در دوران دولت اصلاحات، دکتراى بازرگانى‏!
7. جمال مظفرى، قائم مقام منطقه آزاد قشم در دوران دولت اصلاحات، دکتراى مدیریت و سیستم بهره ورى‏!
8. غلامرضا شهریور، مدیر کل وزارت تعاون دولت اصلاحات، دکتراى مدیریت تعاون‏!
9. سید محمدامین طالب شهرستانى، معاون وزارت بهداشت و درمان دولت اصلاحات، دکتراى مدیریت خدمات درمانى‏!
10. حسن جاهد، معاون وزارت بهداشت و درمان دولت اصلاحات، دکتراى مدیریت خدمات درمانى‏!
11. على رئوف، معاون وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات، دکتراى مدیریت آموزشى‏!
12. نورالدین صفى نیا، از مدیران ارشد شهردارى تهران در زمان کرباسچی، فوق لیسانس و دکتراى حقوق خصوصى‏!
13. على مقدس زاده، شهردارمنطقه 6 تهران در دوران کرباسچی، مهندسى عمران با گرایش آب و خاک‏!
و...
 
این قصه سر درازی دارد و آن‌هایی که مسیر شانتاژ و جوسازی را در پیش گرفته‌اند،  بیشتر مراقب حرف‌هایی که می‌زنند باشند، زیرا با کمال معذرت باید عرض کنم، بسیاری از حرف‌هایشان، حکم تف سربالا را دارد!
 

ستاد چیز

دمی که گوهر حق از لـــب عزیز افتاد       ز گفته اش به دل (میر) رسـتخیز افتاد

ببیبن کلام فصیحش چقدر غوغا  کرد       که موسوی ز خجالت به چیز چیزافتـاد

ستاد چیز

با اینکه برای ما عزیــــــــــــــــز اســت       با مرد کـــــــــــــــویر در ســـــتیز اسـت

قـــانــون منــــــــــــــاظــــرات گـــویــــا        در منطق میرحـــــــــــسین چیز است

ستاد چیز

ای شیر، شکوه غرشـــت را دیـــــدند       آن ها که به عزت تو می خنــــــــدیدند
 
دیشب همگی به پای روشنــــــگریت       جز "چیز" جـــواب دیگـــــــری نشنیدند
 
 

مشاهده و دانلود متن و فیلم و mp3 مناظره احمدی نژاد و موسوی

دانلود فایل متنی مناظره موسوی و احمدی نژاد             دانلود فیلم مناظره موسوی و احمدی نژاد             دانلود فایل صوتی mp3 مناظره موسوی و احمدی نژاد             مشاهده فیلم مناظره موسوی و احمدی نژاد در یوتیوب

دانلود فایل متنی       دانلود فیلم مناظره         دانلود فایل صوتی     مشاهده فیلم مناظره

فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه . . .