بیرقهای سیاه خراسان در استراتژی ظهور
بـســـــم الله الرحمـن الرحـيـــــــم
چکیده : در فیلم 300 تولید کنندگان و سفارش دهندگان این فیلم با علم به احادیث و روایات اسلامی ، به کرات سپاه ایرانی با پرچمهای سیاه به نمایش گذاشته شد .دو جنگ خانمان سوز در شرق و غرب ایران شکل گرفت تا به هر بهانه و وسیله ای موجبات خروج نظامی نظام جمهوری اسلامی ایران (صاحبان پرچمهای سیاه ) را فراهم نمایند غافل از آنکه پرچمهای سیاه ایران و خراسان در بستر یک حرکت فرهنگی خود را ارائه خواهند نمود و سیاست جنگ طلبی استکبار ماسونی را برملا خواهند کرد
مهدويت و انتظار يك دانشگاه بزرگ است. مهدويت و انتظار آرمانهای ناب و ارزشمندی را چراغ زندگی بشر قرار داده است. فلسفه صبر حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا ، صلح حضرت امام حسن مجتبی و قيام سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیهم السلام و همچنین قيام تاريخی ملت ايران همه و همه بر مبنای فلسفه انتظار شكل گرفته است. اين مسائل است كه بايد برای مردم تبيين شود تا ارزش واقعی انتظار و مهدويت برای همه جوامع روشن شود. به راستی منظور وهدف ائمه اطهار و متصلین به منبع وحی الهی و عالمان غیب و اسرار و رموز خلقت ، از بیان احادیث پیرامون خروج بیرقهای سیاه خراسان قبل از ظهور حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه چه بوده است که آنها را با ظرافتی بیش از حد تصور بیان کرده اند.
پیامبر اکرم (ص) : ((ما خانواده اى هستيم كه خداى سبحان آخرت را بر دنيا، براى ما اختيار فرموده است ، بزودى بعد از من ، اهل بيتم در شهرها و سرزمين ها پراكنده و آواره خواهند شد، تا اينكه درفش هائى سياه از مشرق زمين به اهتزاز در آيد كه حق را مى طلبند، اما حقوقشان را اداء نمى كنند، آنان دست از حق برنمى دارند، اما اجابت نمى شود ديگر بار درخواست مى كنند، به آنان اعتناء نمى شود، در اين صورت ، دست به مبارزه زده و به پيروزى دست مى يابند، هرگاه كسى از شما و يا ذريه شما آن زمان را درك كرد بايد به پيشواى از اهلبيت من بپيوندد اگر چه با دشوارى ، بر روى برف سينه خيز برود، آنها درفش هاى هدايتند كه آنها را بدست مردى از اهل بيت من مى سپارند، كه نام وى مانند نام من و نام پدرش نام پدرم مى باشد، او مالك زمين گردد و آن را پر از عدل و داد مى كند آنگونه كه از جور و ستم پر شده است )) ملاحم وفتن سید بن طاووس صفحه ۳۰ و ۱۱۷
امیرالمومنین علی علیه السلام : (( پرچمهایی از مشرق زمین به احتزاز در می آیند که از جنس پنبه و کتان و حریر نیستند ، این پرچمها نشان و مهر سید بزرگ را برخود دارند و مردی از آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم آنان را فرماندهی میکند . روزی که در مشرق به حرکت در آیند بوی عطرشان چون مشک در مغرب به مشام میرسد و هراس و وحشت به مدت یک ماه ، پیشاپیش آنها حرکت میکند ... )) بحار الانوار ۵۳/۸۲
پیامبر اکرم (ص) : ((درفشهایی از ناحیه مشرق به اهتزاز درآید که مربوط به بنی عباس است و تا زمانی که اراده خداوند تعلق گیرد باقی خواهد بود . سپس درفش های کوچکی از ناحیه مشرق بیرون می آید و با مردی از نسل ابو سفیان و لشکریانش مبارزه کند و مردم را به طاعت مهدی سوق دهد ... )) نسخه خطی ابن حماد صفحه ۸۴ و ۸۵
سالی که گذشت از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران سال نو آوری و شکوفایی نامگذاری شده بود ، سالهای پیش نیز از این مقوله میتوان به سال پیامبر اعظم اشاره نمود ، همچنین رهبر انقلاب در اوامر خود طی سالهای گذشته جامعه و نسل نو را به جنبش نرم افزاری و مهندسی فرهنگی فرا خوانده بودند
سئوال این است که آیا نرم افزار چیزی جز ایجاد رابطه منطقی بین حروف و اعداد و کلمات در یک بسته برای انجام محاسبات دقیق و رسیدن سریعتر به یک یا چند هدف است و آیا جنبش نرم افزاری را میتوان بدون در نظر گرفتن ماهیت الفبای آن و نوع سخت افزار مورد استفاده تحقق بخشید . در فرهنگ یک جامعه ، الفبا و اعداد و کلمات چه نقشی دارند ، آیا مصالح و ابزار یک معمار فرهنگی چیزی به جز حروف الفبا و اعداد و کلمات است ، پیامبر اکرم (ص) در آغاز بعثت فرمودند قولوا لااله الا الله تفلحوا یعنی بگویید که هیچ خدایی جز الله نیست تا رستگار شوید و خداوند متعال در قرآن میفرماید « الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون » آیا فرهنگ مطلوب چیزی جز تلالوا نور وحدانیت خدا و حاکمیت الله بر تمام شئون زندگی و رفتارهای جوامع بشری است.
آیا نوآوری در حیطه فرهنگ و حاکمیت و اخلاق همان چیزی نیست که چهارده قرن پیش در صدر اسلام به وسیله پیامبر رحمت و مهربانی برای جامعه جاهلیت عرب و سایر جوامع از سوی یگانه معبود هستی به ارمغان آورده شد که آن چیزی جز تسلیم شدن در برابر الله نبود و قرآن ، همان شکوفایی صداقت و امانت داری رسول اعظم برای بشریت است که تا امروز و تا قیامت کسی را یارای درک عظمت رسالت آن پیامبر وعده داده شده نیست . و چه زیبا حضرت خاتم النبیین (ص) حدیث ثقلین را برای ما و همه نوع بشر به یادگار گذاشت آنجا که از قرآن مجید تعبیر به کتاب الله نمود و عترت پاک خود را ثقل جدا نشدنی از این کتاب مقدس نام برد و چه کسی پی به مفهوم کلمه حوض خواهد برد آنجا که فرمود « حتی یردی علی الحوض» آیا حضرت محمد (ص) در قبال اجرای رسالت عظیم خود اجری غیر از محبت و دوستی با اهل بیت خویش مطالبه کرد ، آیا راه راست را غیر از چنگ زدن به ریسمان ثقلین میدانست و ببینید مظلومترین افراد بعد از رحلت آن حضرت چه کسانی هستند ،همان کسانی که بعد از شهادت مظلومانه شان حرمهای مطهر و محبین ایشان روزی نیست که از گزند بدخواهان وکج فهمان در امان باشد. و باید تمام شیعیان جهان و آزاد مردان و شیرزنان غیور کشورهای اسلامی هر چه سریعتر نسبت به بازسازی حرم مطهر پدر بزرگوار و اجداد عزیز یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اقدامات عاجل را صورت دهیم و با تدوین استراتژی مدون و قوی و کار آمد از بروز دوباره و مجدد اینگونه جنایات که سرمنشاء آن را وهابیون از خدا بی خبر که عمال صهیونیزم در میان جامعه اسلامی هستند ، جلوگیری نماییم.
از زبان پيامبر اكرم(ص)اينگونه روايات شده است که:در ظرف مركّب (دوات) ليقه بينداز، قلم را به صورت مايل بر صفحهقرار بده، حرف باء در «بسمالله» را بر كرسي بنشان و «سين» را مشخّصكن، حرف «ميم» را كور مكن (و آن را به صورت توخالي بنويس) وكلمة «الله» را زيبا و نيكو بنويس، «الرحمن» را كشيده بنويس و«الرحيم» را آشكار بنگار.
مقدمه : طرح بيرقهای سياه خراسان چيست؟
به جرأت میتوان گفت مجموعه كشور ما تنها پرچمدار و تنها دولتی است كه اميد مظلومان عالم و الگوی كشورهای تحت سلطه رژيمهای سلطهگر است و میتوان گفت تنها دولتی است كه خاری شده است در چشم تمام ظالمان و زورگويان عالم و البته رهبری اين جبهه كليدی در دنيای امروز با يد از يك برنامه و تاكتيك و مديريت قوی برخوردار باشد تا بتواند نقش مهم خود را در برقراری عدالت در كل عالم بازی كند و به حق بايد گفت مسئولان ما از عهده اين نقش به نحو احسنت تاكنون برآمدهاند و از اين به بعد هم با ياری خداوند متعال و حضرت امام عصر(عج) اين نقش را ادامه خواهند داد تا اين پرچم را به دست صاحب اصلی آن برسانند.
بيشتر رواياتی كه در باب ظهور حضرت مهدی(عج) از سوی معصومين(ع) آمده است حكايت از خروج انسانها و يا پرچمهايی به رنگهای مختلف از بلاد گوناگون و با تعريف و شعارهای گوناگون دارند مانند سفيانی و يا شيصبانی با شخصيتی مرتد و ضد اهل بيت و قرآن و دشمن اصلی حضرت و يا دجال با آن چهرهای كه از آن روايت شده است كه دارای يك چشم است و همچنين سيد حسنی و سيد خراسانی و سيد يمانی و مردی از قم كه از جمله ياران و زمينهسازان ظهور آن حضرت هستند. بگذاريد قبل از ادامه اين مطلب شرايط كنونی جامعه بينالملل و جامعه مسلمانان را به طور مختصر بررسی كنيم: انقلاب اسلامی ايران به تأييد تمام كارشناسان و سياستمداران داخلی و خارجی نقطه عطفی در روابط و مناسبات بينالمللی از خود به جا گذاشت كه اين انقلاب و تحول به رهبری و با مديريت قوی حضرت امام خمينی(ره) مردی از سرزمين قم صورت گرفت و با رهبری و درايت حضرت آيتالله خامنهای سيدی از ديار خراسان با جراحتی كه در دست راست ايشان و در جريان مبارزات با دشمنان انقلاب برداشته در حال تداوم است و تمام رهبران ظلمستيز دنيای امروز ايشان را بهعنوان رهبر واقعی مظلومين عالم قبول داشته و دارند تا جايی كه رهبر يكی از بزرگترين گروههای مبارزه با ظالمين دوران سيدحسن نصرالله که اصالتا از یک خانواده یمنی هستند و سمت دبيركلی حزبالله لبنان را دارند در ملاقاتهای رسمی خود دست ايشان را میبوسد و اين حكايت از شدت اعتقاد و علاقه به ايشان دارد.
از طرف ديگر گروهی شيطانی با نام فراماسونری در كل عالم ريشه دوانده و نماد فرعونی هرم با يك چشم در رأس هرم را برای خود انتخاب كرده است و میتوان گفت ريشه تمام ظلمها و جنايات عالم از جنگهای خانمانسوز و كودتاهای سياسی و نظامی گرفته تا تجارتهای شيطانی از قبيل مواد مخدر و سكس از اين گروه خطرناك برمیخيزد و همچنين با ابزارهايی كه در اختيار گرفتهاند از قبيل سينما و رسانهها و اينترنت در حال اشاعه ديدگاهها و عقايدی كه مخصوص زمان فراعنه مصر بوده است هستند كه چيزی جز شيطانپرستی و شرك و كفر نيست. اگر به دولتهای كشورهای ديگر مسلمان نگاهی بيندازيم، میتوان سستی و انفعال و ناكارآمدی آنان را در حل مسائل عمده جهان اسلام بهوضوح ملاحظه كرد، آنجا كه در زمان جنگ ايران و عراق تمام دولتهای عرب منطقه دست در دست دولت صدام كه به اعتراف تمام آنها پس از دستگيری، جنايتكارترين فرد عرب لقب گرفت دادند و دستشان به خون صدها هزار مسلمان آلوده شد و يا سكوت مرگبار آنان در قضيههايی مانند جنايات رژيم اسرائيل در فلسطين و غزه و يا رفتار آنان با دشمنان درجه يك اسلام و دين و آزادگی در ديدارهای رسمی و غير رسمی فكر نمیكنم مسلمانی باشد كه خاطره رقصيدن يكی از رؤسای عرب منطقه با رئيسجمهور دولت آمريكا جرج بوش را فراموش كند و اين لحظهها در تاريخ مسلما ثبت میكند.
كشوری كه محل نزول وحی بر پيامبران الهی است و آرامگاه جمعی از رسولان و انبياء الهی است و مقصد زائران از كشورهای جهان در كنگره عظيم حج است اكنون به يكی از منفعلترين دولتها و بزرگترين بازارهای اسلحه دولتهای شيطانی تبديل شده است و در كنار بيتالله الحرام كه ريختن خون حيوانی در آن حرام است زائران آنرا در سال 66 به خاك و خون میكشند و در كنار حرم پيامبر عظيمالشأن اسلام اجازه گريستن در كنار جنةالبقيع و اهل بيت معصوم(ع) و مطهر او را به زوار نمیدهند و اين همه در حالی است كه ملك عبدالله سعودی پادشاه اين كشور است. با تأسف فراوان میبينيم و مشاهده میكنيم كه در سالهای اخير چه اهانتها و چه اعمال و گفتههايی بر ضد شخص پيامبر اكرم(ص) و قرآن كريم میشود. از جريان كتاب آيات شيطانی كه توسط فردی مرتد صورت گرفت و با جواب حكيمانه از سوی امام خمينی(ره) روبرو شد تا جريان چاپ تصاوير موهن از پيامبر مظلوم اسلام در روزنامههای اروپايی و ادامه اين امر و همچنين ساخت و توليد فيلمهای ضد قرآنی و ضد اسلامی و ضد توحيدی در سينماهای هاليوودی و صهيونيستی و باز هم سكوت دولتهای به ظاهر اسلامی. من اين سئوال را مطرح میكنم آنها كه گريستن بر مزار اهل بيت مطهر پيامبر اسلام(ص) را شرك میدانند و با شياطين به رقص و پايكوبی آن هم در آستانه ماه محرم میپردازند و شيعيان را رافضی و كافر و واجبالقتل میدانند، چرا در برابر اين اهانتها و اعمال باز هم سكوت كردهاند و چرا آنجايی كه مسلمانان غير شيعه در فلسطين و غزه به خاك و خون كشيده میشوند، زبانشان در دهانهايشان آرام گرفته است.
البته اين مسائل را عرض كردم تا كمی تفكر كنيم و كمی شرايط دوران ظهور را با شرايط كنونی جامعه تطابق دهيم كه در چه برههای از زمان قرار داريم. آنجا كه حضرت اباعبدالله علیه السلام در برابر ظلم يزيد قيام كردند و سرها بر نيزهها شد و آنجا كه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام با مكر و نيرنگ معاويه پيمان صلح بست و آنجا كه علی بن ابیطالب علیه السلام پس از آنچه بر او و همسر گرامیشان حضرت زهرا سلام الله علیها گذشت در محراب عبادت به شهادت رسيدند ، نويد آيندهای پر فراز و نشيب را برای جامعه اسلام و مسلمانان میداد. در طول دورانها اين جريانها هستند كه تاريخساز میشوند، هميشه و در تمام دورانها جرياناتی هستند كه مدافع حق و عدالت و ظلمستيزی و در مقابل جرياناتی كه پيرو شيطان و هواهای نفسانی و مالاندوزی بودهاند. در اين ميان جرياناتی هم پيدا شدهاند كه منفعل بودهاند و قدرت تشخيص حق و باطل را نداشته و اصطلاحا پيرو بادند.
با توجه به رواياتی كه در باب ظهور از سوی معصومين و متصلان به منبع وحی الهی در اختيار داريم تقريبا تمام جريانهايی كه پيش از ظهور و در هنگام ظهور در عالم شكل گرفتهاند و مشغول فعاليت هستند ذكر شده است. جريانی كه مدافع حق و عدل و علم است مانند جرياناتی كه در روايات با اسامی قيام مردی از قم و سيد حسنی و سيد يمانی و سيد خراسانی از آنها نام برده شده است. جريانی كه پيرو شيطان و مظاهر آن است و مخالف عدالتگستری است كه روايات از آنها تعبير به خروج دجال و شيصبانی میكنند و جريانی كه در ظاهر مسلمانند، ولی از داخل پوسيده و گنديدهاند و اصطلاحا مرتد شدهاند مانند رواياتی كه در باب خروج سفيانی آمده است با كمی تأمل در شرايط كنونی جامعه جهانی میتوان مظاهر اين جريانات را پيدا كرد و تا حدودی انطباق داد. همه ما جنایات و فتنه های وهابیت و صهیونیزم و سایر فرقه های شیطانی و گروههای تروریستی در اقصی نقاط عالم که تشکیل دهندگان اصلی حزب الشیطان هستند را شاهد هستیم وقتی این وهابیون شیطان صفت و پیروانشان اینگونه به مقدسات اسلامی و دینی در تمام مراسمهای رسمی و غیر رسمی خود اهانت میکنند و پولهای بیت المال مسلمانان را آنگونه در راه ارضای شهوات دنیایی خود حیف و میل میکنند باید هم راه راست را گم کنند و نعمت کامل الهی را که در روز عید غدیر برای بشریت از طرف خدا آماده شد را نشناسند و از زمره مغضوبین و پیروان مغضوبین درگاه خدا قرار گیرند و چه بسا گمراهان با شناخت حقانیت اسلام شیعی راحت تر آن را بپذیرند تا این فاسدان سفیانی صفت که به اسم اسلام خون مسلمانان را در شیشه کرده و خری شده اند که دجال صفتانی چون دولت مجعول اسرائیل از آنها سواری میگیرند و به ریش تمام دنیا میخندند ....
دجال جريانی است كه در طول تاريخ بوده است و آغاز آنرا میتوان از لحظه سرپيچی ابليس از فرمان خدا درباره سجده بر آدم(ع) دانست، الان هم بايد به تبيين فعاليتها و اقدامات شيطانی گروهی از دشمنان حضرت ولیعصر(عج) بپردازيم. اين گروه كه نام فراماسونری را برای خود برگزيده است، در زمره فريبكارترين و خطرناكترين دشمنان دين اسلام قرار دارند و با تمامی امكانات خود، سعی در مقابله با اسلام و مسلمين دارند و تلاش میكنند تا به جای برقراری حكومت عدل الهی، حكومت جهانی شيطانی را در اورشليم (بيتالمقدس) تأسيس كنند. متأسفانه اين گروه شيطانی به قدری مكارانه عمل كردهاند كه تا سالهای اخير خود را در قالب يك گروه صنفی خيرخواه معرفی میكرده است، اما از آنجا كه مكر خدا بالاتر از تمام مكرها است و با تلاشها و افشاگریهای محققين از بسياری از اهداف خطرناك اين گروه پرده برداشته شده است. نكته بسيار عجيب اين كه گروه مذكور، هم از نظر خصوصيات و هم از نظر اعمال، شباهت باورنكردنی با دجال روايات اسلامی دارد و حتی در اين ميان، نماد «يك چشم» را نيز برای خود برگزيده است كه اين مسأله خود اهميت شناخت اين فرقه را بيش از پيش نمايان میكند. دامنه اعمال شيطانی اين گروه تا بدانجاست كه رد پای آن در بسياری از فتنههای بزرگ عالم، از جمله فتنه معبد سليمان، نبرد كذايی آرماگدون، پيشگويیهای نوستراداموس، فيلم 300 و ... ديده میشود.
متأسفانه اين فرقه تلاش دارد و از تمام ابزارهای خود استفاده میكند تا حكومت جهانی شيطانی خود را بهزودی بنيان نهد و به اهداف آخرالزمانی خود جامه عمل بپوشاند و ساير جريانها هم به همين ترتيب. الان بايد گشت و مظاهر اين جريانات را در جامعه كنونی پيدا كرد. چه گروهی ظلمستيز است و عدالتخواه و حامی مظلومين و پا برهنگان و چه گروهی طماع و زيادهخواه و سلطهگر. اگر اين گروهها را به درستی شناسايی كنيم میتوانيم به آنها لقب سيد حسنی و سيد خراسانی و سيد يمانی و دجال و سفيانی بدهيم. در روايات ما هميشه با كسانی كه تاريخی برای امر ظهور اعلام میكنند به تندی برخورد شده است و اطلاع از اين امر را فقط مختص ذات حضرت حق دانستهاند و ما را به دعا برای تعجيل در فرج امر كرداند، البته زمينهسازی را نيز میتوان جزئی از دعا دانست چرا كه برای گرفتن هر چيزی دستی را نيز بايد دراز كرد و زمينهسازی و انتظار را میتوان به دست درازی برای گرفتن حاجت فرج تعبير كرد.
تمام اين صحبتها جزئی از طرح بيرقهای سياه خراسان بود. چون اطلاعرسانی ، شفافسازی و جريانسازی دقيقا همان كاری است كه رسانهها در حال انجام آن هستند. رسانههای توحيدی در راستای اهداف متعالی خود و رسانههای الحادی هم در راستای اهداف شيطانی خود. من اين سئوال را از شما و خوانندگان محترم میپرسم كه آيا جريان ظهور و انتظار میتواند دارای رسانه نباشد؟ جواب اين سئوال كاملا روشن است. خير. قيامی كه در كل دنيا عدالت و حقيقت و زيبايی را میگستراند حتما دارای رسانهای قوی و كارآمد است. در دين مبين اسلام اذان بهعنوان يك رسانه كاملا شناخته شده است كلامی كه با نام جلالهالله شروع میشود و با اين نام نيز ختم میشود. قرآن كريم، همان كلامی كه از منبع وحی بر رسول خاتم نازل شد تا برای تمام بشريت و در تمام دورانها تا روز قيامت قابل استفاده باشد و سرلوحه زندگی قرار گيرد نيز يك رسانه است. اهل بيت پيامبر(ص) و زندگی ايشان برای اين قيام سرنوشت ساز يك رسانه است. چه رسانهای گوياتر و تأثيرگذارتر از عاشورا میتوان يافت آيا اخباری كه اين رسانهها هر روز و هر سال در عالم پخش میكنند برای ما راهگشا نيستند؟
طرح بیرقهای سیاه خراسان كاملا یک طرح و بسته رسانه ایست . در اين طرح تمام رسانههای اصلی دين اسلام به كار گرفته شده است. اذان، قرآن و اهل بيت(ع). در اين طرح از نامی استفاده شده است كه آغاز و پايان اذان است. اسم جلاله الله، همان اسم و كلمهای كه خداوند متعال در قرآن درباره آن میفرمايد كلمة الله هی العليا.در قرآن مجيد و نهج البلاغه، اسم جلاله (الله ) بسيار آمده و محور تمام بحثهاي علم الهي اين دو كتاب اين اسم است زيرا كتاب اول ـ يعني قرآن مجيد ـ اصل و وحي و كلام خدا و كتاب دوم ـ يعني نهج البلاغه ـ فرع و كلام بشر و حجت خداست . قرآن صفات كمال را براي « الله » اثبات مي كند و حمد و تسبيح و تنزيه و ذكر و دعا و تقرب به او را تعليم مي دهد و افعال را به مسماي اين اسم مستند مي سازد : حمد ويژه « الله » رب العالمين (پروردگار جهانيان ) است كه كتاب را بر بنده اش نازل كرده و آسمانها و زمين را آفريده و هرچه در آسمانها و زمين است ملك اوست .
« الله » شكافنده دانه و هسته مالك ملك و مجري فلك است . زنده را از مرده برمي آورد و مرده را از زنده ; آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح « الله » مي گويند; روزي هر جنبنده اي در روي زمين با « الله » است ; چيزي در آسمانها و زمين از « الله » پنهان نمي ماند; غير از « الله » معبودي و الهي نيست ; « الله » است كه آسمان را بي ستون برافراشته است ; « الله » است كه آسمانها و زمين را نگاه داشته و از زوال و سقوط و بيرون رفتن از مسيري كه دارند حفظ مي كند و اگر آسمانها و زمين متزلزل شوند و از نظام خارج گردند كسي جز او نيست كه بتواند آنها را نگه دارد و آرام و ثابت سازد; « الله » احسن الحديث (قرآن ) را نازل كرده است ; آنچه در آسمانها و زمين است براي « الله » سجده مي كنند; « الله » خالق هر چيز است ; از آنچه ستمگران مي كنند غافل نيست ; روزي را بسط مي دهد و تنگ مي سازد; براي هر چيز اندازه اي قرار داده است ; سينه كسي را كه بخواهد هدايت كند براي اسلام مي گشايد; گناهان را مي آمرزد و توبه را مي پذيرد; شديدالعقاب است ; به هر چيزي دانا و به هر كاري تواناست ; بي نياز بردبار و حكيم است ; ولي و صاحب اختيار مومنان است ; ستم نمي كند; مهربان است ; با پرهيزكاران و نيكوكاران است ; نيكوكاران را دوست مي دارد; حكم و فرمان ويژه « الله » است ; انبيا را مبعوث نموده است ; هر كس به غير آنچه « الله » نازل كرده (و به قانون ديگر) حكم كند فاسق و كافر است ; ابرها را مي فرستد و باران را نازل مي كند و گياهان را مي روياند; همه ملك « الله » هستيم و همه به سوي او بازمي گرديم ;
و ... و بالجمله در 2702 مورد در قرآن مجيد جهان بيني قرآني و اسلامي مشخص گرديده و اسم جلاله (الله ) برده شده است و با اين اسم بزرگ و با منطقي كه محور آن « الله » است مشركان را عاجز و به ضلالت خودشان متوجه كرده است چنانكه مي فرمايد : الله الذي خلقكم ثم رزقكم ثم يميتكم ثم يحييكم هل من شر كائكم من يفعل من ذلكم من شي سبحانه و تعالي عما يشركون . خلق السموات بغير عمد ترونها و القي في الارض رواسي آن تميد بكم و بث فيها من كل دابه و انزلنا من السما ما فانبتنا فيها من كل زوج كريم . هذا خلق الله فاروني ماذا خلق الذين من دونه بل الظالمون في ضلال مبين. قل ارايتم ما تدعون من دون الله اروني ماذا خلقوا من الارض ام لهم شرك في السموات ائتوني بكتاب من قبل هذا او اثاره من علم ان كنتم صادقين. بديهي است مشركان در برابر اين جهان بيني و منطق محكم جوابي نداشتند و جهت اينكه قرآن محور كلام را با آنها « الله » قرارداده يكي اين است كه اگرچه آنها قائل به وجود « الله » نبودند و به زبان آن را انكار مي كردند و از آن محجوب شده بودند اما با مراجعه به فطرت خويش در نزد خود نمي توانستند او را انكار كنند و ديگر آنكه « الله » در زبان آنها مفهومش همان ذات مستجمع صفات كمال بوده است كه يك مسمي بيشتر ندارد و اين افعال و خلق و رزق و اماته و احيا را به غير او نمي توان مستند كرد.
در نهج البلاغه نيز بر حسب احصاي بعضي 4 در 1293 مورد اسم جلاله (الله ) وارد شده است و اين كلمه محور بحث الهيات و حمد و ثناي تسبيحي و تمجيد و دعا و مواعظ است و اگر بر اين 1293 مورد كه به صراحت كلمه جلاله ذكر شده است مواردي را نيز كه به كنايه و ضمير بارز يا مستتر به « الله » اشاره شده و محور و موضوع جمله و مطلب قرار گرفته اضافه مي كنيم . مثل « لا يبلغ مدحته القائلون و لا يحصي نعماه العادون و لا يودي حقه المجتهدون » و مثل « كلي شي خاضع له . و كل شي قائم به » و مثل « فطر الخلائق بقدرته و نشر الرياح برحمته » ـ از چندين هزار مورد هم بيشتر مي شود .
چرا محور بحث و مطلب بيشتر اين اسم است چون اين اسم و هر اسمي از هر لغت كه مرادف با آن باشد ـ چنانكه گفتيم ـ اسمي است كه در عرف عرب و اهل هر لسان يك مسمي بيشتر ندارد و آن ذات مستجمع جميع صفات كمال است و به احدي و كسي و چيزي غير از او صحت اطلاق ندارد و صحت سلب دارد و وقتي اين اسم را بگوييم و هر وصفي از اوصاف كمال را براي آن اثبات نماييم مانند « قضايا قياساتها معها » ثابت است و كسي نمي تواند بگويد « الله » اين وصف كمال را ندارد مثلا خالق و عالم و مالك و رازق و محيي و مميت نيست و يا اين اوصاف كماليه كه در نهج البلاغه است به « الله » مربوط نيست و صف غير « الله » است زيرا كسي كه اين صفات را دارد همان « الله » است . به عبارت ديگر يا اين اسم و اوصاف آن مسمي و موصوف ندارد (العياذبالله ) كه در اين صورت اين اوصاف و افعال بدون موصوف و فاعل چگونه توجيه مي شود و به چه كسي جز « الله » قابل استناد است و يا مسمي و موصوف دارد كه در اين صورت مسمي و موصوف آن همان « الله » است و غير او نمي تواند باشد.
پس اگر معاندي اصل وجود خدا و مسماي « الله » را انكار كند از او خواهيم پرسيد كه پس موصوف و فاعل اين صفات و افعال كيست و اگر « الله » را انكار نكند ديگر نفي صفتي از صفات كمال او و يا اثبات نقصي بر او معناي معقول ندارد زيرا تمام صفات كمال براي « الله » ثابت است و او از نقص مبراست . به همين جهت است كه اين لفظ بر غير او از كساني كه خود را به عنوان الوهيت و ربوبيت و مالكيت بر مردم تحميل كرده و توده را استعباد نموده اند و يا مردم آنها را از روي جهالت خالق و رب و معبود خود گرفته اند صحت اطلاق ندارد و در عرف اهل لسان به واسطه وضع يا به واسطه غلبه علم از براي الله است و از آن غير او مفهوم نمي شود و بايد صفات خاصه خدا را فقط براي خدا دانست و كسي را به آن صفات نشناخت كه شرك است . انبيا و موحدان نيز با مشركان همواره اين بحث را داشته اند كه صفات خاصه خدا براي غير او امكان ثبوت ندارد و محال است .
بنابراين اگر محور بحث در مطالب توحيدي « الله » باشد (كه جهان بيني اسلام و همه اديان آسماني از آن درك مي شود) و وجود « الله » و اوصاف كمالاتش شناخته شود همه جهالتهاي مشركان و گمراهيهاي كساني كه به خداياني غير از « الله » معتقد شده اند مرتفع مي گردد و چون اصل وجود « الله » در قلمرو انديشه ها راه يابد آنگاه مفاد اين آيه مي تواند تحقق يابد كه : قل يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمه سوا بيننا و بينكم الا نعبد الا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله . و تمام مطلب همين است كه غير خدا پرستش نشود و غير خدا را بدون اينكه خدا به آنها ولايتي داده باشد ارباب و صاحب اختيار خود نگيرند چنانكه يهود و نصاري احبار و رهبانهاي خود را ارباب خويش گرفتند و چنانكه در زمان ما رهبران به اصطلاح ملي و انقلابي حزب يا رژيمي غيرالهي را مي پذيرند و آن را حاكم مي دانند.
حاصل سخن در باب اسم جلاله (الله ) و اوصافي كه در كلام براي آن آورده مي شود و فرق آن با اسماالحسناي ديگر خداوند اين است كه گاهي توصيف شيئي براي تعيين و تميز آن شي از ساير افرادي است كه مفهوم كلي موصوف بر آنها صادق است و گاهي هم توصيف آن به اين ملاحظه نيست چون مفهوم لفظ يا شخص معين است و يا مفهومي است كه مصداقش منحصر به فرد است بلكه براي اين توصيف مي شود كه همان مفهوم و مسماي معين يا منحصر به فرد به نحو تفصيل معرفي گردد و التفات و توجه به اوصافش حاصل آيد و دليل اين تفصيل همان اجمالي است كه از لفظ مفهوم مي شود مثل جامع جميع صفات كمال كه وقتي پذيرفتيم كه « الله » اسم براي آن ذات مستجمع جميع صفات كمال است تمام اين صفات كمال را به تفصيل بايد براي او ثابت بدانيم . به عبارت ديگر گاهي موصوفي كه وصف يا اوصافي برايش ثابت مي كنيم اوصاف مختلف مي گردد پس در اينجا بايد وصفي بياوريم كه فرد آن موصوف را تعيين كند. و گاهي موصوفي است كه صادق بر كثيرين نيست يا متعدد بودن فرد آن ممتنع است ; در اينجا وصفي كه براي او مي آوريم خود او را مي شناساند يا مسمايي را كه به طور مجمل در مقام اسم گذاري تصور شده است به طور تفصيل معرفي مي نمايد و به نحوي است كه آن موصوف بدون آن صفت وجود پيدا نمي كند مثل لفظ « الله » پس اگر در نهج البلاغه جملاتي نظير « الحمدلله الذي لا يبلغ مدحته القائلون » يا « لاتدركه الشواهد » مي آيد وصف مسمي به « الله » را به تفصيل مي فرمايد چون مسمي يا « الله » و وجود خارجي معين و جامع جميع صفات كماليه است يا مفهومي است كه فردش در خارج منحصر به فرد است و احتياج به اينكه وصفي براي او آورده شود تا از افراد ديگر متمايزش سازد نيست ; علاوه بر اينكه چون چنين نيست ـ يعني محال است كه فرد ديگر داشته باشد ـ اصلا چنين وصفي كه او را از فرد ديگر متمايز سازد در او تصور نمي شود و بايد او را از اينكه موضوع چنين وصفي باشد منزه دانست .
علاوه بر اين در مثل جمله « الحمدلله » كلام تمام است و محمود معلوم ولي اگر گفتيم « الحمدللعليم القدير » يا « للسميع البصير » هرچند الف و لام عهد است اولا محمود صريحا معلوم و معين نيست و چون عليم و قدير مفهومش صادق بر كثير است هر وصفي بعد از آن بياوريم آن وصف موصوف را مشخص و متمايز از ساير افراد مفهوم مي كند و فايده اش در اينجا اين مي شود كه محمود همان « الله » است و مصداق قادر و عليم در اين كلام خداي قادر و عليم است . پس وقتي مي گوييم « الحمدلله » مجال اين نيست كه كسي بگويد چرا جنس يا جميع افراد حمد مختص به « الله » است چون ذات مستجمع جميع صفات كمال بايد چنين باشد و نفي اين اختصاص مستلزم نفي اصل مسمي است . اما اگر گفتيم « الحمد للخبير البصير » هرچند الف و لام در الخبير و البصير الف و لام عهد است مجال اين سئوال تا حدي باقي است چون سميع و خبير و بصير بودن خود به خود اين اقتضا را ندارد اما « الله » اين اسم جامع و دردرجه بعد هر اسم ديگر كه از اسما مختصه باشد اين خصوصيت و صراحت را داراست . لذا جمله هايي مثل « الملك لله » و « لله الامر » و « لله ملك السموات والارض » و « انا لله » و « بحول الله و قوته اقوم واقعد » و « لاحول ولا قوه الا بالله » و « قل هوالله احد الله الصمد » همه و همه در افاده معني اصرح از جمله هاي ديگر است و خود جمله مانند دليل بر مفاد آن است و فرق بين موضوع و محمول و صفت و موصوف و مبتدا و خبر به اجمال و تفصيل است .
تذكر اين نكته لازم است كه از آيات شريفه قرآن مجيد استفاده مي شود كه « الله » در عرف زبان عرب و عصر قرآن مفهومش همان ذات يگانه قادر عليم و جامع جميع صفات كمال بوده است : قل من يرزقكم من السما والارض امن يملك السمع والابصار و من يخرج الحي من الميت ويخرج الميت من الحي و من يدبر الامر فسيقولون الله فقل افلا تتقون. قل ارايتم ان جعل الله عليكم الليل سرمدا الي يوم القيامه من اله غيرالله ياتيكم بضيا. قل ارايتم ان جعل الله عليكم النهار سرمدا الي يوم القيامه من اله غيرالله ياتيكم بليل تسكنون فيه. از اين آيات استفاده مي شود كه مشركان نيز در برابر اين سئوال كه صاحب اين صفات و اسما و افعال كيست لااقل از روي فطرت نمي توانستند چيزي يا كسي را غير از « الله » معرفي كنند و « الله » در عرف آنها اسم براي ذاتي بود كه فاعل تمام اين افعال و صاحب تمام اين صفات كمال بود و غير از آن ذات يگانه كسي را مسمي به اين اسم و جامع جميع صفات كمال نمي دانستند و اين با عدم ايمان بسياري از آنها به خدا منافاتي ندارد زيرا ايمان نداشتن به جامع جميع صفات كمال (الله ) با حكم فطرت آنها به وجود او و با فهم اين مطلب كه : « اطلاق الله به غير او هركه باشد به دليل اينكه جامع جميع صفات كمال نيست جايز نمي باشد » قابل جمع است . در حديثي حضرت باقر(ع ) از پدر بزرگوارش حضرت علي ابن الحسين (ع ) روايت فرموده است كه امام سجاد فرمود : حديث كرد مرا پدرم از برادرش و او ازاميرالمومنين (ع ) كه مردي به آن حضرت عرض كرد : مرا خبر بده از « بسم الله الرحمن الرحيم » كه معناي آن چيست فرمود : سخن تو (الله ) بزرگ ترين اسمها از نامهاي خداي تعالي است و آن اسمي است كه سزاوار نيست غيرخدا با آن ناميده شود و مخلوقي به آن نامگذاري نشده است ....
حديث شريف زير هم مويد همان مطلب است :در توحيد صدوق از ابي هاشم جعفري روايت شده است كه گفت : از حضرت ابي جعفر ثاني (ع ) سئوال كردم كه : معني واحد چيست حضرت فرمود : الذي اجتماع الالسن اليه بالتوحيد كما قال الله عز وجل : « ولئن سالتهم من خلق السموات والارض ليقولن الله ». معني اينكه خدا واحد است اين است كه او آنچنان كسي است كه همه زبانها نسبت به او يكي هستند و به توحيد او اجتماع و اتفاق دارند چنانكه خداي عز وجل فرموده است : « و اگر بپرسي از ايشان كه چه كسي آسمانها و زمين را خلق كرده است هرآينه مي گويند : البته خدا» ، اين حديث دلالت مي كند بر اينكه توحيد « الله » در ذات و صفات مورد اتفاق همگان است . در طرح بیرقهای سیاه خراسان كه حدود دو سال تمام روی آن كار شده است تمام ترجمه انگليسی قرآن كريم فقط و فقط با نام جلاله الله نوشته شده است.
در طرح بیرقهای سیاه خراسان که جهت زمینه سازی قیام با شکوه آن یگانه منجی عالم بشریت حضرت حجت علیه السلام آماده شده است ، ابتدا شيوه جديدی برای نگارش اين اسم اعظم انتخاب شد تا بتواند برخی از مفاهيم اسلامی و توحيدی را در خود جای دهد و مراحل بعدی كار روی اين شكل و نماد صورت پذيرفت. به اين صورت كه در اين نگارش قالب اصلی حروف نام جلاله الله باشد و تمام حروف الفبا در آن مستتر باشد. بعد از اين مرحله فونت اين حروف طراحی شد تا بتوان در نرمافزارهای ويرايش متن از آن استفاده كرد، سپس بعد از اتمام اين مرحله ترجمه لاتين قرآن كريم با اين نگارش كه اسم نگارش عليا را برای آن انتخاب كرديم چاپ شد و نمونه منحصر به فرد آنرا تحت عنوان قرآن عليا به آستان قدس رضوی اهدا كرديم.
در مرحله بعدی و با توجه به اهداف رسانهای طرح بيرقهای سياه خراسان اقدام به ساخت ماكت مسجدی نمادين برای حرم مطهر ائمه بقيع(ع) با عنوان مسجد ثقلين كرديم تا بتوانيم افكار مسلمانان را به اين مطلب با اهميت جلب كنيم كه آرامگاه پنج تن از معصومين عالم و امامان شيعه و اجداد مطهر امام عصر مخروبهای است كه بايد قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) بازسازی شود. در اين ماكت نيز سعی شده است تا با استفاده از قالب اصلی طرح كه همان نام جلاله الله است پيامهای اسلام ناب محمدی(ص) با شيوهای نو مد نظر قرار گيرد كه بخشی از اين موارد را به طور خلاصه عرض میكنم: كلمه توحيد (لااله الا الله) اسامی مبارك چهارده معصوم(ع) ذكر صلوات (اللهم صل علی محمد وآل محمد) (بسم الله الرحمن الرحيم)، تكرار شكل محراب نشانه عبوديت و بندگی و اشاره به اصل نماز، گنبد كه يك المان مخصوص مكانهای مذهبی است،به كار بردن پنج محور به نيت پنج نور مبارك آل عبا در ماكت، بهكار بردن چهارده طبقه به نيت چهارده نور ولايت، اشاره به مذهب شيعه فقه جعفری (پايههای لفظ جلاله الله بر طبقه هفتمين نور از سلاله رسول اكرم(ص) استوار شده است.) اشاره به شهدای كربلا و اصل امر به معروف و نهی از منكر و زاويهها براساس تعداد شهدای كربلا هفتاد و دو درجه انتخاب شده است، قلم و تمام حروف الفبای فارسی و لاتين نماد و نشانه ارزش علم در دين اسلام كه خداوند در قر آن به آن قسم ياد كرده است. (ن والقلم و ما يسطرون)، گل نماد و نشانه لطافت و زيبايی و اشاره به اصل تولی، پروانه نماد و نشانه لطافت و زيبايی و يك عاشق حقيقی، تكرار شمشير نماد دفاع از حريم ولايت و اشاره به اصل تبری و جهاد، كلمات رحمن و رحيم از صفات حضرت باری تعالی، همچنين چرخش موجود در ماكت طرح اشاره به اصل حج و طواف كعبه دارد، تقارن و توازن موجود در طرح نيز اشاره به اصل عدل دارد، اشاره به بحث وحدت در كثرت و كثرت در وحدت و تجلی آن در نام جلاله الله، اشاره به اصول دين (توحيد، نبوت، امامت، عدل، معاد) اشاره به فروع دين (نماز، حج، امر به معروف، نهی از منكر ، خمس، زكات ، روزه، جهاد، تولی، تبری) تمام حروف الفبای فارسی و اعداد آن تمام حروف بزرگ و كوچك الفبای لاتين به همراه اعداد و ... ، البته يك نمونه از اين ماكت هم به آستان قدس رضوی اهدا شد.
همچنين برای اعلام جبههگيری طرح بيرقهای سياه خراسان در برابر مظاهر ظلم و فساد و جنايات گسترده رژيم اسرائيل و دولت آمريكا در مرحله بعدی طرح بيرقهای سياه خراسان، طرح كمان عاشورا در دستور كار قرار گرفت و با تهيه پوستری با همين عنوان اعلام موجوديت كرديم و فعلا مشغول كار روی اين طرح هستيم. برای استفاده بهتر و سريعتر عموم مردم از طرح بيرقهای سياه خراسان، تصميم گرفتيم تا در فضای حقيقی اينترنت كه به غلط در بين مردم و حتی كارشناسان رسانه از آن تعبير به فضای مجازی میشود اقدام به تشكيل سايتها و وبلاگهايی مرتبط با موضوع طرح كنيم، از جمله اولين سايت برای بازسازی بقيع و به سايت معلمان و دانشآموزان، سايت خبری آرك نيوز، سايت اربعين، پايگاه خم غدير، دانشگاه مجازی انتظار و مجمع وبلاگهای منتظر و همچنين اقدام به ايجاد پايگاه ثقلين به آدرس (alm.ir) كنيم كه تمام طرح در آن قابل ملاحظه است.
البته با توجه به پيشبينی استقبال از طرح بيرقهای سياه خراسان برای استفاده از طرح نيز تعرفههايی برای شهرداریها و معماران مشخص كرديم تا در صورت علاقهمندی برای همكاری با واريز وجوهی كه در تعرفهها عنوان شده است به حسابهای ستاد بازسازی عتبات عاليات و نهادهای خيريه وظيفه خود را در اين امور نيز انجام داده باشيم. امروزه بحثهای مربوط به مهدويت و بررسی نشانههای ظهور، علاقهمندان بسياری دارد. سئوالات بسياری در اين رابطه ذهن مردم را به خود مشغول كرده است. امروز كشور ما به واسطه علاقه وافر مردم ايران به حضرت صاحبالامر(عج) كشور امام زمان(عج) لقب گرفته است. بهواسطه غفلت مسلمانان و بهخصوص دولتهای عرب و نفوذ صهيونيست جهانی در ميان مسلمانان امروز تنها ايران است كه داعيه مهدويت و اسلام ناب را سر میدهد. امروز به واقع روايت معروف پيامبر كه همكيشان سلمان فارسی را در آخرالزمان پرچمدار اسلام حقيقی معرفی كرد، تعبير شده است. متأسفانه امروز سران دولتهای عرب كه نام اسلام را يدك میكشند، با شيطان بزرگ مراودات فراوان دارند. امروز پادشاهان و سران كشور اسلامی با بوش رقص شمشير میكنند و خود را در اختيار منافع امريكا و اسرائيل قرار دادهاند.
يك اعتقاد صهيونيستی در نظامهای امريكا و اسرائيل منبی بر قداست عدد سی و سه وجود دارد كه موجب شده است آنان بسياری از جنايات خود را بر مبنای اين عدد انجام دهند. به عنوان مثال فلسطينی كه اين قدر صهيونيستها آن را مورد هجمه قرار میدهند روی مدار سی و سه درجه قرار دارد. شهر طبس كه امريكا عمليات نظامی خود عليه نظام اسلامی ترتيب داد در مدار سی و سه درجه قرار داشت. شهرهای هيروشيما و ناكازاكی ژاپن كه اولين قربانيان بمبهای ويرانگر هستهای امريكا شدند نيز در مدار سی و سه درجه قرار دارند. شهر بابل عراق نيز چنين وضعيتی دارد. همه اينها بيانگر مطالب عميق اعتقادی است كه نبايد به سادگی از كنار آن گذشت. در طرح بیرقهای سیاه خراسان و در قسمت کمان عاشورا سعی شده است تا با این فکر شیطانی مقابله شود. متأسفانه صداوسيما و رسانههای ما نيز یا اين مطالب را برای مردم بيان نمیكنند و يا به صورت سر بسته به ذكر ظاهر اخبار میپردازند. مؤسسات تحقيقاتی و پژوهشی ما وظيفه دارند كه مطالب مربوط به آخرالزمان و فلسفههای رايج و مربوط به آن را كه در نظام سياسی جهان تأثيرگذار است، برای مردم بيان كنند. بايد برای مردم بيان شود كه فلسفه اين آرماگدونی كه اين قدر صهيونيستها روی آن تاكيد دارد چيست؟ بايد تبيين شود كه نوستر اداموس كه كتاب پيشبينیهای آخرالزمانیاش كه منشأ صهيونيستی هم دارد چرا امروز در تمام عالم فراگير شده است و بسياری را فريفته است، اگر اين مسائل تبيين شود، آن وقت ريشه اين اهانتها و هتك حرمتهای هدفمند به ساحت پيامبر گرامی اسلام(ص) و قرآن از سوی بيگانگان روشن خواهد شد.
مردم ما از لحاظ برخورداری ذهنی از اين مسائل فقير هستند و بايد اين مسائل را برای آنان بازگو كرد. اين طرح به منظور مقابله با جريانهای ضد اسلامی و ضد شيعی طراحی و اجرا شده است. يكی از اهداف اصلی اجرای اين طرح تلاش در جهت زمينهسازی برای بازسازی بقيع است. برای اجرای طرحهای مختلفمان از نظرات علمی بسيار خوبی بهره میگيريم. خوشبختانه رابطه بسيار خوبی بين ما و پژوهشگران، و هنرمندان عرصه مهدويت و حوزه دين برقرار كردهايم كه بحمدالله به نتايج بسيار خوبی نيز رسيدهايم. مهدويت و انتظار يك دانشگاه بزرگ است. مهدويت و انتظار آرمانهای ناب و ارزشمندی را چراغ زندگی بشر قرار داده است. فلسفه قيام اباعبدالله(ع)، صلح امام حسن(ع)، قيام تاريخی ملت ايران همه و همه بر مبنای فلسفه انتظار شكل گرفته است. اين مسائل است كه بايد برای مردم تبيين شود تا ارزش واقعی انتظار و مهدويت برای همه جوامع تبيين شود.
خداوند در آيات بسياری از قرآن من جمله آيات 4 الی 8 سوره اسراء ، به بيان كارشكنیها و نافرمانیهای قوم بنیاسرائيل پرداخته و مسلمانان را از پرداختن به اعمال و رفتار آن ها باز داشته است.
از جمله گروهها و دشمنانی كه خداوند در قرآن مكررا به آنها اشاره كرده است، بنیاسرائيل هستند. بنیاسرائيل در قرآن بارها بهعنوان قومی پيمانشكن، حيلهگر، حسود، بهانهگير، ناسپاس و تنبل معرفی شده است، به نحویكه حتی مردم اين قوم، عنايات خداوند را ناديده گرفته و به جيفههای پست مادی مشغول بودهاند. قومی كه دستيابی به آرمان شيطانی تسلط كامل بر قدس و در مرحله بعدی نيل تا فرات و در مرحله آخر تسلط بر كل دنيا را سرلوحه تمام سياستها و تصميمگيریهای خود قرار داده است و در اولين فساد بزرگ، فتنه انحراف در دين حضرت عيسی(ع) را با داخل كردن شائول برنامهريزی و اجرا كردند تا جايی كه امروزه وی حتی از حضرت عيسی(ع) هم در نزد مسيحيان مقدستر است و افكار شيطانی او ذرهای از تعاليم و بشارتهای اين پيامبر اولوالعزم را در مسيحيت كنونی باقی نگذاشته است. و در دومین فساد بزرگ که در زمین انجام دادند یعنی فتنه ورود ابوبکر به جمع یاران پیامبر اسلام و انحراف در دین اسلام را پایه گذاری نمودند و با رحلت رسول اکرم خلافت الهی حضرت علی علیه السلام ، که در روز غدیر خم به مسلمانان ابلاغ گردید را به دموکراسی و حکومت اکثریت جاهل بر اقلیت برگزیده از سوی خداوند متعال تبدیل نمودند و سرنوشت و آینده بشریت را تا به امروز به نفع خود تغییر دادند تا جایی که در عصرحاضر ، اکثریت مسلمانان که اهل تسنن و پیروان ابوبکر و عمر و عثمان و در حقیقت پیروان دین ساختگی یهودیت با لباس اسلامی را تشکیل میدهند از قرآن و احکام اسلام به جز نامی را یدک نمی کشند و حاکمان آنها درمقابل بسیاری از مسائل مهم دنیا فقط سکوت و انفعال را پیش گرفته اند.
قوم بنی اسرائيل كه توسط حضرت موسی(ع) و به دستور خداوند از چنگال فرعون و فرعونيان رهايی يافته بودند، پس از رفع خطر فرعونيان به ناسپاسی نعمتهای خدا پرداختند و گوسالهپرستی اختيار كردند، اما مجددا لطف خدا شامل حال آنان شده و به شريعت حضرت موسی(ع) بازگشتند. پس از فوت حضرت موسی(ع)، بنیاسرائيل به جای پيروی از دين آسمانی، شروع به ترويج تعاليم انحرافی مصری كردند كه قبلا اين تعاليم را در مصر آموخته بودند. آنان تعاليم الحادی مصری و تعاليم الحادی ملل مجاور را به هم آميختند و از امتزاج آنان تعاليم منحرف و الحادی كابالا را پايهگذاری كردند و با وقاحت تمام، اين تعاليم منحرف را عرفان يهودی! ناميدند. آنها حتی به پيامبران الهی نيز رحم نكرده و حضرت سليمان(ع) را (نعوذ بالله) كافر و مشرك ناميدند تا برای خود شريك جرم بيافرينند. در ادامه كاهنان بنیاسرائيل تعاليم الحادی كابالا را به عدهای از جنگجويان صليبی به نام شواليههای معبد آموزش دادند و از طريق آنان اين تعاليم را در سراسر اروپا و سپس آمريكا منتشر كردند. سرانجام در قرون اخير، تعاليم كابالا به فراماسونها منتقل شده و آنان نيز انتشار اين تعاليم را بر عهده گرفتهاند. بدينترتيب میتوان گفت كه بنیاسرائيل، پل ارتباطی اصلی بين مصر باستان و عصر حاضر بودند و به وسيله آنان تعاليم ماسونی كابالا در دست فراماسونها قرار گرفت.
البته لازم به ذكر است كه رابطه بنیاسرائيل با فراماسونری دو طرفه بوده و فراماسونری نيز از آرمانهای بنیاسرائيل حمايت میكند، از آنجا كه حيلهگری و برنامهريزی و انسجام سردمداران بنیاسرائيل از ابتدای پيدايش تا به امروز بر كسی پوشيده نيست، لذا در عصر حاضر نيز خردهای بر اكثريت سنی جامعه مسلمان به لحاظ فريب خوردن از يهود و دوری از حقيقت اصلی اسلام ناب و قرآن و تعصب خشك بر عقايد توخالی به واسطه شيطنت قوم بنیسرائيل نمیتوان گرفت. باید گفت بيرقهای سياه خراسان از جمله مواردی است كه به صورت متواتر در احاديث و روايات اهل سنت و اهل تشيع و حتی ساير اديان ابراهيمی درباره فرج و نشانهها و علائم ظهور منجی ذكر شده است من جمله احادیث ذیل :
پیامبر اکرم (ص) : ((ما خانواده اى هستيم كه خداى سبحان آخرت را بر دنيا، براى ما اختيار فرموده است ، بزودى بعد از من ، اهل بيتم در شهرها و سرزمين ها پراكنده و آواره خواهند شد، تا اينكه درفش هائى سياه از مشرق زمين به اهتزاز در آيد كه حق را مى طلبند، اما حقوقشان را اداء نمى كنند، آنان دست از حق برنمى دارند، اما اجابت نمى شود ديگر بار درخواست مى كنند، به آنان اعتناء نمى شود، در اين صورت ، دست به مبارزه زده و به پيروزى دست مى يابند، هرگاه كسى از شما و يا ذريه شما آن زمان را درك كرد بايد به پيشواى از اهلبيت من بپيوندد اگر چه با دشوارى ، بر روى برف سينه خيز برود، آنها درفش هاى هدايتند كه آنها را بدست مردى از اهل بيت من مى سپارند، كه نام وى مانند نام من و نام پدرش نام پدرم مى باشد، او مالك زمين گردد و آن را پر از عدل و داد مى كند آنگونه كه از جور و ستم پر شده است )) ملاحم وفتن سید بن طاووس صفحه ۳۰ و ۱۱۷
امیرالمومنین علی علیه السلام : (( پرچمهایی از مشرق زمین به احتزاز در می آیند که از جنس پنبه و کتان و حریر نیستند ، این پرچمها نشان و مهر سید بزرگ را برخود دارند و مردی از آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم آنان را فرماندهی میکند . روزی که در مشرق به حرکت در آیند بوی عطرشان چون مشک در مغرب به مشام میرسد و هراس و وحشت به مدت یک ماه ، پیشاپیش آنها حرکت میکند ... )) بحار الانوار ۵۳/۸۲
پیامبر اکرم (ص) : ((درفشهایی از ناحیه مشرق به اهتزاز درآید که مربوط به بنی عباس است و تا زمانی که اراده خداوند تعلق گیرد باقی خواهد بود . سپس درفش های کوچکی از ناحیه مشرق بیرون می آید و با مردی از نسل ابو سفیان و لشکریانش مبارزه کند و مردم را به طاعت مهدی سوق دهد ... )) نسخه خطی ابن حماد صفحه ۸۴ و ۸۵
اما بيرقهای سياه كه از سرزمين خراسان و از كنار حرم مطهر عالم آل محمد حضرت علی بن موسیالرضا(ع) با مشخصات ذكر شده خروج كرده است اين حجت را نيز بر اهل سنت و تمام بشريت تمام كرده است كه در جامعه شيعی خراسان و تا روز قيامت هيچ پرچمی خروج نخواهد كرد، مگر به خونخواهی حضرت زهرا(س) و ياری عترت مطهر رسول اكرم(ص) بديهی است پس از اين تاريخ بر تمام عالمان و رهبران اهل سنت و ساير مذاهب فريب خورده واجب است تا پس از اقرار به اشتباهات گذشته پيروان خود را به سمتی كه مرضی خدا و رسول اكرم(ص) و اهل بيت(ع) مطهر اوست هدايت كند تا از غفران الهی بهرهمند شوند.آيا حضرت محمد(ص) در قبال اجرای رسالت عظيم خود اجری غير از محبت و دوستی با اهل بيت(ع) خويش مطالبه كرد، آيا راه راست را غير از چنگ زدن به ريسمان ثقلين میدانست و ببينيد مظلومترين افراد بعد از رحلت آن حضرت چه كسانی هستند؟
آيا نرمافزار چيزی جز ايجاد رابطه منطقی بين حروف و اعداد و كلمات در يك بسته برای انجام محاسبات دقيق و رسيدن سريعتر به يك يا چند هدف است و آيا جنبش نرمافزاری را میتوان بدون در نظر گرفتن ماهيت الفبای آن و نوع سختافزار مورد استفاده تحقق بخشيد. در فرهنگ يك جامعه، الفبا و اعداد و كلمات چه نقشی دارند، آيا مصالح و ابزار يك معمار فرهنگی چيزی به جز حروف الفبا و اعداد و كلمات است، پيامبر اكرم(ص) در آغاز بعثت فرمودند: «قولوا لااله الا الله تفلحوا» يعنی بگوييد كه هيچ خدايی جز الله نيست تا رستگار شويد و خداوند متعال در قرآن میفرمايد: «الله ولی الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الی النور والذين كفروا اوليائهم الطاغوت يخرجونهم من النور الی الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون» و در جايی ديگر «قل هو الله احد» و يا «الله نورالسموات والارض» آيا فرهنگ مطلوب چيزی جز تلألو نور وحدانيت خدا و حاكميت الله بر تمام شئون زندگی و رفتارهای جوامع بشری است. نوآوری در حيطه فرهنگ و حاكميت و اخلاق همان چيزی است كه چهارده قرن پيش در صدر اسلام به وسيله پيامبر رحمت و مهربانی(ص) برای جامعه جاهليت عرب و ساير جوامع از سوی يگانه معبود هستی به ارمغان آورده شد و آن چيزی جز تسليم شدن در برابر الله نبود و كلام الله يا قرآن كريم، همان شكوفايی صداقت و امانتداری رسول اعظم برای بشريت است كه تا امروز و تا قيامت كسی را يارای درك عظمت رسالت آن پيامبر وعده داده شده نيست.
لزوم پیگیری برای بازسازی بقیع و یا حداقل زمینه سازی برای این امر بر هیچ انسان آزاده و مسلمانی پوشیده نیست . در این رهگذر یکی از اقداماتی که میتوان روی آن تمرکز نمود ، تشویق دانشجویان دوره های مختلف تحصیلی و رشته های گوناگون برای انتخاب موضوعی برای پایان نامه های دانشجویی خود در این زمینه است تا به این وسیله هم طرح و ایده خود را در این مسیر انتخاب نمایند و هم تلنگری باشد به اذهان سایر دانشجویان و محصلان تا در این مسیر اقدامی کنند ، هر از چندگاهی توسط برخی از متولیان فرهنگی و سیاسی و مذهبی کشورمان سخنانی مبنی بر لزوم توجه به حرم ائمه بقیع و بازسازی آن در رسانه ها و محافل گوناگون زده میشود ، اما این حرفها با وجود استیلای رژیم وهابی آل سعود بر حرمین شریفین چقدر میتواند مثمر ثمر و فایده باشد . چندی پیش طرح گسترش مسجدالحرام را در رسانه ها دیدیم و دیدیم که چگونه برجهای سر به فلک کشیده جای مکانهای تاریخی و مقدس مسلمین را در صورت عدم توجه خواهند گرفت ! شیعیان هیچ توقعی از آل سعود و تفکرشان نباید داشته باشند که بقیع و سایر اماکن متبرکه را مورد مهر و محبت و توجه خود قرار دهند ، شیعیان و محبین جهان هیچ موقع نباید توقع داشته باشند که ملک عبدالله دائم الخمر و مفتی وهابی عربستان حکم بر ایجاد حرم برای ائمه بقیع دهند ، شیعیان خود باید به فکر چاره باشند که چگونه است که وقتی یک بت در افغانستان مورد حمله و جسارت !!! طالبان قرار میگیرد صدای مجامع بین المللی حافظ میراث تاریخی کشورها بلند میشود که آی ! میراث فرهنگی بشریت مورد هجوم قرار گرفت، آی فلان و بهمان ! اما 85 سال است که یک مسجد ، یک حرم و یک مکانی که هر شب و هر روز دل میلیونها عاشق و محب اهل بیت علیهم السلام متوجه آنجاست ، و هرشب و هرروز گرد خاک غربت برروی زائرمعصوم آن حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف مینشیند مورد بی مهری و جسارت آل سعود قرار گرفته است و هیچ حافظ میراث فرهنگی ای در کشورمان صدایش بلند نمیشود ...
چندی پیش از سوی پایگاه بازسازی بقیع که یکی از قسمتهای اصلی طرح بیرقهای سیاه خراسان است ، سئوالی از محضر تنی چند از مراجع و آیات عظام مبنی بر نقد محتوای سایت و ارائه نظرات مبارک خود درباره راه اندازی سایت بازسازی بقیع و ارائه راهکار و ارشادات راهگشا در راستای بازسازی بقیع از ایشان شده بود که تاکنون جوابیه دفتر حضرات آیات مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی به دفتر پایگاه ارسال شده است ، که متن جوابیه دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی حفظهم الله حضور شما خوانندگان عزیز تقدیم میگردد
جوابیه دفتر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی :
ان شاء الله تعالی آستان ملک پاسبان حضرات معصومین ائمه بقیع علیهم السلام که در بقیع ندفون هستند با همت بلند و تلاش همه شیعیان به بهترین وجه بازسازی شود. اگر این سعادت نصیب حقیر شود که کارگر ساده برای آن حرم مطهر باشم بر مهر و ماه افتخار میکنم . خسارات عظیم تاریخی و فرهنگی که از تخریب اماکن اسلامی در حرمین شریفین بوسیله این فرقه جاهل و متعصب وارد شده فوق تصور است. این بقاع و اماکن شریفه همه سوابق تاریخی و یادگارهای ماندنی عصر اول اسلام بود که باید مسلمانها تا دنیا باقی است از انها پاسداری نمایند که تاریخ این مواقف همیشه زنده و در برابر چشم جهانیان باشد. نفرین بر جهالت و تعصب
ودر جوابیه دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم اینگونه آمده است که مطرح کردن بازسازی بقیع کار خوبی است، مشروط بر اینکه در شرایط فعلی جمع کردن کمک مالی مطرح نباشد
سایتهای زیر مجموعه طرح رسانه ای بیرقهای سیاه خراسان به شرح ذیل است :
1. www.alm.ir
2. www.alr.ir
3. www.almr.ir
4. www.baghi.ir
5. www.arbaein.ir
6. www.arcnews.ir
7. www.dajjal.ir
8. www.waiting.ir
9. www.khom.ir
وقتي در دين ما تا اين حد به قلم اهميت داده شده است كه آيه اي در قرآن به آن اختصاص پيدا نموده است وبا وجود اینکه اينقدر تاكيد اپمه معصومين مبني بر كتابت با جوهر سياه وجود دارد بایستی ما سياهي را در آن جستجو کنیم و بيرقهاي سياه خراسان را با قلم قرآني و جوهر ولايتي آماده نماییم علي(ع) در تشويق به خوشنويسي فرموده است:عليكم بِحُسْن الخطِّ فانّه مِن مفاتيحِ الرِّزِق.بر شما باد «خطّ زيبا»، چرا كه آن از كليدهاي روزي است.آنچه مهمّ است، شناختن و به كار بستن معيارها و موازينِ زيبايي خطّ استو در برخي روايات به آنها اشاره شده است. حتّي از زبان پيامبر اكرم(ص) نيزاينگونه روايات نقل شده است:در ظرف مركّب (دوات) ليقه بينداز، قلم را به صورت مايل بر صفحهقرار بده، حرف باء در «بسمالله» را بر كرسي بنشان و «سين» را مشخّصكن، حرف «ميم» را كور مكن (و آن را به صورت توخالي بنويس) وكلمة «الله» را زيبا و نيكو بنويس، «الرحمن» را كشيده بنويس و«الرحيم» را آشكار بنگار.
نكات مطرح شده در اين حديث، از نظر خطاطان هنرمند بسيار حائزاهميت و دقيق است. ذوق و اهتمام خوشنويسان در طول تاريخ در نگار متونمذهبي بويژه قرآن و بخصوص «بسمالله»، هميشه آثار ارزشمند و جاويدانآفريده است و گاهي هنرمندان ما نمايشگاهي از تابلوهاي زيباي خود راعرضه ميكنند كه «بسمالله الرحمن الرحيم» را به شكلهاي مختلف و با ابداعاتو نوآوريهاي خطاطي نگاشتهاند.نظير اين توصيه دربارة چگونگي قلم و نحوة نگارش حروف و تركيبكلمات و سطور، در رواياتي از اميرالمؤمنين(ع) هم روايت شده است.از آن حضرت است كه: خطّ، نشانه است، هر چه واضحتر باشد نيكوتر وزيباتر است.آن حضرت به شخصي نگاه كرد كه «بسمالله الرحمن الرحيم» مينوشت،فرمود:آن را نيكو بنويس، هر كه بسمالله را خوب بنويسد آمرزيده ميشود.
در توصيهاي كه علي(ع) به كاتب خود «عبيدالله بن ابيرافع» در موردنحوة نگارش داشت، چنين فرمود:اَلِقْ دَواتك وَ اَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِك و فَرِّجْ بينَ السُّطور وَ قَرْمِطْ بينَ الحروفِ،فانّ ذلك اَجْدَرُ بِصَباحة الخَطِّ.در دوات خود ليقه بينداز، نوك قلم را دراز بگير، ميان سطرها را فاصلهبينداز، حروف را نزديك به هم بنويس، كه مراعات اين نكات، براي زيباييخطّ نيكوتر است.دقت عليبن ابيطالب(ع) به چگونگي مركّبِ خطاطي و نوك قلم و فاصلةسطور و نزديكي حروف و تركيب زيباي كلمات و نقشي كه اين امور در پديدآوردن زيبايي براي خطّ دارد از اين حديث مشهود است و جلوهاي از روحهنري آن امام همام را نشان ميدهد.در ادامه میتوانید حروف مستتر در کلمه جلاله الله و آرم و نشان درفشهای سیاه خراسان را مشاهده نمایید
www.alr.ir
www.eflag.ir
تلفن : 05112254502 آدرس : مشهد خیابان شهید هاشمی نژاد کوی ناظر شماره 42
baghi.ir@gmail.com
حمید رابعی