بهانههاي بنياسرائيلي براي سرپوش گذاشتن بر جنايات اسرائيل
بيش از دو هفته است كه ارتش اشغالگر اسرائيل وحشيانه عليه مردم بيدفاع و مظلوم غزه مرتكب هر جنايتي ميشود. اين روزها تقريبا مردم بيشتر نقاط دنيا خشم خودشان را عليه اين جنايات نشان دادهاند. اين مساله به خوبي نشان ميدهد كه مردم دنيا جداي از دين و مذهب و رنگ و نژاد براي محكوم كردن تجاوزات اسرائيليها با هم يك صدا و هم عقيده هستند. اما با وجود اين، هنوز هم آدمهايي در اين كره خاكي و حتي در كشور خودمان زندگي ميكنند كه نه از لحاظ انساني و نه از نظر اسلامي، در برابر فجايعي كه در غزه ميگذرد غيرتشان به جوش نيامده و احتمالا هرگز هم بجوش نخواهد آمد.
با نگاهي به مطالب و نوشتهها و مواضع اين قبيل آدمها به درستي ميشود حرف اصليشان را فهميد. اين آدمها را ميتوان به چند دسته مجزا تقسيم كرد كه در حقيقت يك هدف مشترك را دنبال ميكنند:«بهانهتراشي براي سرپوش گذاشتن بر جنايات بيشمار اسرائيليها»
دسته اول افرادي هستند كه اين روزها دقيقا خلاف جهت افكار عمومي مردم جهان حركت ميكنند، آنها به صراحت از ارتش متجاوز اسرائيل حمايت كرده و ميكنند. اين گروه اگرچه تعدادشان زياد نيست، اما متاسفانه وجود دارند. حرفها و نوشتههايشان هم با آب و تاب فراوان در سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي منعكس ميشود تا اسرائيليها بهخاطر داشتن چنين دوستاني در ايران خوشحال باشند!
دسته دوم كساني هستند كه ظاهرا با تجاوزات اسرائيل موافق نيستند، اما براي اينكه به نوعي مخالفتشان را با جريان عمومي مردم نشان بدهند مواضع خاص خودشان را دارند. البته اين آدمها هم به چند گروه مختلف تقسيم ميشوند:
اول آنهايي كه اصلا كاري به علت واقعي بروز چنين حوادثي ندارند. كاري ندارند كه مثلا تا 60 سال پيش كشوري به نام اسرائيل وجود خارجي داشته يا نه، آنها فقط به وضعيت موجود نگاه ميكنند. فعلا اسرائيل را به عنوان يك كشور به رسميت شناخته و مقاومت نيروهاي حماس را هم مغاير قوانين بينالمللي ميدانند!
دوم آنهايي كه اسرائيل را به رسميت نميشناسند، اما حماس را هم به عنوان نماينده فلسطينيها قبول ندارند. در نگاه آنها، حماس يك گروه تروريستي خشونتطلب است كه جلوي تشكيل يك دولت مستقل فلسطيني را ميگيرد. البته طبق اعتقاد و نظر اينان، ما بايد كل مردم غزه را تروريست بدانيم! چون همين مردم بودند كه دو سه سال پيش با شركت در انتخابات، به نامزدهاي حماس راي دادند؛ آنهم انتخاباتي كه با نظارت نهادهاي بينالمللي انجام شده بود. حتما قبول داريد كه حماس در آنزمان، يك گروه ناشناخته و تازه تاسيس نبود و همه مردم غزه هم با آگاهي كامل از مرام و مسلك و شيوه مبارزاتي حماس به آنها راي داده بودند.
سوم آنهايي كه هميشه عادت دارند هر دو طرف دعوا را محكوم كنند؛ چه ظالم و متجاوز و چه مظلوم و مدافع! (البته در جنگ ايران و عراق هم مشابه اين قبيل آدمها وجود داشتند. بيانيه رسميشان هنوز هم موجود است كه حملات موشكي ايران و عراق را در آن واحد محكوم ميكردند!)
چهارم آنهايي كه براي اثبات بيگناهي اسرائيل به سراغ تاريخ قوم بنياسرائيل ميروند و ثابت ميكنند كه اين فلسطينيها بودند كه در طول تاريخ به قوم بنياسرائيل ظلم كردند و اصلا اين سرزمين مقدس را فلسطينيها اشغال كرده بودند!
پنجم آنهايي هستند كه كل داستان فلسطين را ساخته و پرداخته جمهوري اسلامي ميدانند. گويي پيش از انقلاب اصلا مسالهاي به نام فلسطين وجود نداشته و ما الان در توهمات سير ميكنيم! اخيرا يكي از آدمهاي اين گروه در وبلاگي نوشته است «بر خلاف 30 سال دروغ پراكنى جمهورى اسلامى; آيا ميدانستيد هرگز كشورى به نام فلسطين در تاريخ وجود خارجى نداشته؟!»
ششم آنهايي كه اين روزها نقش «كاسهي داغتر از آش و يا دايهي مهربانتر از مادر» را بازي ميكنند. اينان كساني هستند كه در روزهاي گذشته انواع و اقسام شايعه و دروغ را درباره مسلك و مذهب و اعتقاد مردم غزه ساختهاند تا شايد به نوعي با مطرح كردن بحث شيعه و سني باعث عدم حمايت مردم ايران از آنها بشوند. اين گروه در روزهاي اخير فعاليت خود را گسترش داده و مطالبي را بدون منبع و مدرك در فضاي اينترنت منتشر كرده است. جالب اينجاست كه وقتي به دنبال سرنخ اصلي اين شايعات ميرويم، تنها به چند وبلاگ و سايت بينام و نشان ميرسيم كه براي اولين بار دروغهايي از اين قبيل را منتشر كردهاند:«يك مجروح فلسطيني گفته بود خون شيعيان را به ما تزريق نكنيد! يك رهبر حماس گفته بود ما يزيدي هستيم! فلسطينيها ناصبي هستند! و …»
و اگر از صاحب اين وبلاگها بپرسيم كدام مجروح فلسطيني آن حرف را زده و كدام رهبر حماس چنان چيزي را گفته و اصلا كي و كجا؟؟ مطمئن باشيد كه هيچ مدركي براي اثبات دروغهايشان ندارند. و عجيبتر آنكه آدمهايي و وبلاگهايي اين روزها دلشان براي مذهب شيعه به درد آمده كه تا پيش از اين، حتي يكبار هم درباره اين قبيل مسائل مطلب نمينوشتند.
هفتم آنهايي كه خودشان هم نميدانند دقيقا مخالف چه چيزي هستند؟! آن همه جنايت را با چشمان خود ميبينند، اما بخاطر لجبازي و مخالفت با جمهوري اسلامي چشمانشان را ميبندند. بهانههاي اين گروه، دست كمي از ايرادهاي قوم بنياسرائيل ندارد:«چرا جمهوري اسلامي از حماس حمايت ميكند؟ چرا مردم تظاهرات ميكنند؟ چرا حزبالله لبنان كاري نميكند؟ چرا پرچم فلسطين را در باغ قلهك نصب كردند؟ چرا خالد مشعل گفت آتش بس را قبول ندارد؟ چرا خالد مشعل گفت اگر به ايران حمله شود، من فقط دعا ميكنم؟ چرا مبارزان فلسطيني را شهيد ميدانند؟ چرا اوضاع غزه را با كربلا مقايسه ميكنند؟ چرا رهبر ايران حكم جهاد داد؟ چرا حكم جهاد داد ولي كسي نرفت؟ چرا دلتان براي قربانيان دارفور سودان و سريلانكا و پاكستان و كلمبيا و باسك و … نميسوزد؟! و صدها چراي ديگر…»
مطمئن باشيد تقسيمبندي بالا ساخته و پرداخته ذهن من نيست. اگر تنها يكي دو ساعت در مطالب مختلفي كه اين روزها در وبلاگستان فارسي منتشر ميشود دقت كنيد مشابه اينها را ميبينيد. نقطه مشترك همه اين آدمها اينست كه آنها مانند قوم بني اسرائيل با بهانهها و ايرادهاي بنياسرائيلي در حقيقت دارند از تجاوزات و جنايات اسرائيل حمايت ميكنند و بر آنهمه جنايت و فاجعه سرپوش ميگذارند.
البته خوشبختانه عليرغم اين عده، هنوز هم انسانهايي شريف و بيدار وجود دارند كه اجازه نميدهند حاميان قوم بنياسرائيل دنياي مجازي ما ايرانيان را اشغال كنند! خوشبختانه درباره تكتك دروغها، بهانهها، ايرادات و شايعاتي كه اين روزها عليه مردم غزه و مجاهدان حماس به راه افتاده، جوابهاي منطقي و مستدلي وجود دارد كه من تنها به چند مورد آن اشاره ميكنم و از ديگران هم ميخواهم با قلم خود مانع دروغپردازيهاي قوم بنياسرائيل شوند!
منبع :آهستان
لينكهاي مرتبط و پاسخهايي بر بهانههاي بني اسرائيلي:
تاريخچه فلسطين: اواخر قرن نوزدهم شورشهايي در فلسطين به وجود آمد. انگلستان كه در اين سالها مدافع عثماني بود، ناگهان تغيير روش داد و در برابر عثماني قرار گرفت و از شورشيان حمايت كرد. در چنين شرايطي عده اي از يهوديان، انديشه ملت واحد يهود را مطرح كردند و براي تشكيل كشوري مستقل دست به اقداماتي زدند كه كار آنها مورد تشويق و حمايت دولت انگليس قرار گرفت.
پيشنهاد ميكنم پستهاي اين روزهاي بامدادي را حتما بخوانيد. حقيقتا مطالب خوبي نوشته و جوابهاي محكمي هم به بهانهگيران داده!
وبلاگ «يهود شناخت» هم مطالبي مستند درباره مذهب و اعتقاد مردم غزه دارد. (البته مساله غزه جداي از مذهب و دين و آيين، مسالهاي انساني هست كه باعث نگراني همه مردم دنيا شده، اما ظاهرا اين روزها عدهاي در ايران مساله اختلاف شيعه و سني خيلي برايشان مهم شده!)